در 20 مهر جشنواره نقاشی برای مهد های مهر- سحر -رنگین کمان وستایش برگزار شد
این جشنواره با شعر خوانی ،مسابقه و دیدن چند فیلم کودکانه کار خود را آغاز کرد
.و بازدید از نمایشگاه برنامه پایانی برای مهد های شرکت کننده در برنامه بود .
امروز در نوبت دوم برنامه ها کانون پذیرای 100 کودک تحت پوشش سازمان تبلیغات -بهزیستی -مدارس قرآنی بود
این کودکان با کارناوال شادی به صورت دسته جمعی سطح شهر را پیاده روی کرده و در بخش پایانی برنامه خود در سالن سینمای کانون اجتماع کردند و در جشن روز پنجم هفته ملی کودک کانون شرکت داشتند .
اکران فیلم های کودکانه وبازدید از نمایشگاه و آشنایی با کانون وبرنامه های فرهنگی و هنری
از جمله کارهای انجام شده در این روز بود
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
{mso-style-name:"Table Normal";
mso-style-parent:"";
line-height:115%;
font-size:11.0pt;
font-family:"Calibri","sans-serif";}
ابوالفضل امیرابراهیمی
من صبحت ها و نقطه نظرات آقای دکتر رزاقی را در این خصوص
نو و جدید نمی دانم و این هشدارها را همه صاحبنظران حوزه های سیاسی، اجتماعی،
اقتصادی و... به کرات و به دفعات ،همانند ایشان،عنوان نموده اند. فرهنگ
کار در کشور ما، همان طوری که شخص حضرتعالی نیز به نیکی می دانید، وضعیت
مطلوبی ندارد واین نامطلوب بودن عوامل و دلالیل متعددی دارد. این اعقتاد
که فرهنگ کار در کشور طی این چند سال اخیر آسیب دیده است به نظر من نادیده
انگاشتن نقش سایر عوامل می باشد. ضعیف بودن فرهنگ کار در کشور دارای علل و دلایل
تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و مدیریتی است.آنچه که به نظر من مطمح نظر آقای
دکتر است اشاره ای است به عوامل مدیریتی که طی این چند سال اخیر نقش منفی آن تشدید
شده است. اتفاقا آسان ترین بخش درمان نواقص فرهنگ کار نیز تواقص مدیریتی است که با
یک تدبیر مدیریتی قابل برطرف شدن است. مهمترین چالش فرهنگ کار کشور چالش های
برخاسته از علل و عوامل تاریخی است. بخش اعظم مردمان کشور به صورت تاریخی دارای
فرهنگ کار پایین هستند که به این سادگی ها قابل رفع و رجوع نیست. به غیر از چند
استان( اصفهان، یزد، آذربایجان هاو زنجان ) در سایر استان های کشور، با چالش
فرهنگ کار مواجه هستیم. ساختار اقتصادی کشور( اقتصاد متکی بر نفت و یا همان اقتصاد
تک محصولی ) نیز یکی دیگر از عوامل موثر بر پایین بودن فرهنگ
کار و همینطور به عنوان مانع عمده توسعه محسوب می شود که ضعف
مدیریتی نیز این عامل را تشدید نموده است.
چالش جدی دیگر فرهنگ کار کشور، مربوط به چالش های سیاسی
است که بعد از انقلاب اسلامی نقش بارز و برجسته ای داشته است. شکی نیست که چالش ها
و تهدیدات سیاسی و امنیتی بیشترین ضربه را به نظام مدیریت اقتصادی وارد می سازد.
هیچ کشوری، در سایه وحشت، و در ساید تهدید، نمی تواند در جهان امروز از ثبات و
پایداری اقتصادی و اجتماعی لازم برخوردار باشدکه آقای دکتر رزاقی بنا به ملاحظاتی
بدان اشاره نکرده اند.
دولتی بودن اقتصاد نیز چالش دیگری است که سایه ان بر فرهنگ
کار کشور سنگینی محسوسی دارد. هرجا اقتصاد دولتی حاکم بوده- نمونه شوروی
سابق- وضعیت بهتر از این نبوده بلکه بدتر از این بوده و شده است. در کشور ما
دولت دخالت تام و تمام در همه ساحت های اقتصادی دارد. نگاه امنیتی
حکومت بر فعالیت های اقتصادی، فرهنگی و...،کمترین نتیجه اش همانا تضعیف شدن فرهنگ کار
است. رانت خواری، نابرابری فرصت ها،توزیع ناعادلانه امکانات و... از جمله عوامل
موثر دیگر در این خصوص می باشد.
اهتمام جدی به اجرای اصل 44 قانون اساسی، تمکین و اتکا به
اصل شخیص شایسته سالاری در مدیریت، کاهش تنش های سیاسی و امنیتی با دنیا، اعتماد
به بخش خصوصی، کوچک سازی دولت و... توزیع عادلانه امکانات، اصلاح قوانین و مقررات،
نظارت بر اجرای درست قوانین و مقررات از جمله راهکارهایی است بسترهای لازم برای
ارتقاء فرهنگ کار در کشور را می تواند فراهم نماید.
لطفا با اسم خودتون نظر بدین ن این ک من نفهمم کی نظر داده ن ب خاطر این ک بقیه دوستامونم بتونن از نظرات شما استفاده کنن بازم میگم اجبار نیست بلکه ی خواهش یا ی جورایی تذکر هستش نترسین بابا چیزی نمیشه
امروز تولد عشقمه رسول جووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووونم
تولدت مبارک...
خیلی خوشحالم از این که تو به دنیا اومدی تو
دنیا فهمید که تو انگار نیمه ی گمشدمی تو
زندگی خیلی خوبه چون که خدا تو رو داده
خدا مهربونی کرد تو رو سپرد دست خودم
دستتو گرفتمو فهمیدم عاشقت شدم
خدا مهربونی کرد تو رو سپرد دست خودم
دستتو گرفتمو فهمیدم عاشقت شدممممممممممممممممممممم.
آورده دنیا یدونه ،اون یدونه پیش منه
خدا فرشته هاشو که نمی سپره دست همه
تو نمیومدی پیشم ، من عاشق کی می شدم؟
بخاطر اومدنت یه دنیا ممنون تو ام
خدا مهربونی کرد تو رو سپرد دست خودم
دستتو گرفتمو فهمیدم عاشقت شدم
خدا مهربونی کرد تو رو سپرد دست خودمممم
دستتو گرفتمووووووووووو فهمیدم:
عاشقت شدم
خیلی دوست دارم رسولم
آنجلینا جولی برای اصغر فرهادی نامه نوشت
اصغر عزیزم،
اکنون که این نامه را برای تو می نویسم نیمه های شب است و من همچنان گرمی دستان تو را در دستانم احساس می کنم زیرا حُرم دستان توئه که منو داغون کرده… ناز چشمای تو هم خونه مو ویرون کرده…اصغرم، وقتی شنیدم که به خاطر دست دادن با من علیه تو هجمه شده است خیلی تعجب کردم زیرا تو در این زمینه سابقه زیادی داری و هر کسی این کارها را علیه تو می کند حتما با من مشکل شخصی دارد وگرنه چرا قبلا به هر زنی دست میدادی به تو گیر نمیدادند؟ من از همینجا به تمام منتقدین فارسی زبان دنیا از جمله ایران، افغانستان، تاجیکستان و به خصوص مردم اکراین اعلام می کنم زرشششششک! بنده خیلی وقت است که به همه سینما گران دنیا محرم شده ام. اصغر عزیز، جانِ آبجی ناراحت نشو ولی تو اینقدر دست مرا محکم جیق دادی که تا نیم ساعت دستم ولنگ و ولنگ می کرد و وقتی برادپیت متوجه شد دستم درد می کند ناراحت شد و گفت بی غیرتی هم حدی دارد، آدم توی پارتی هم دست ناموس مردم را اینطوری فشار
نمیدهد!
اصغری،
من زیاد به حرفهای او محل نمیگذارم ولی هرچی هم که باشد او مرد من است و از اینکه خیلی آدم غیرتی است خوشم میآید زیرا او اصلا دوست ندارد دست یک مرد غریبه ایرانی را در دستان زنش ببیند. برای همین دیگر به من اجازه نمیدهد فیلم های شما را نگاه کنم و در جشنواره هایی که شما هستید حضور یابم زیرا قبلا هم یک همایشی توی فرانسه بود یا کن بود یا اطراف سولقان خودتان بود دقیقا نمیدانم کدام گوری بود این آقای مخملباف خیلی به من نگاه های زننده ای داشت و فکر کنم منظور بد داشت که یکهو دیدم برادپیت که هنوز نیم لیتر نفت تَهَش مانده بود غیرتی شد و شَتَرَق یکی خواباند زیر گوشش.. ولی من به او توضیح دادم که تو مثل مخملباف نیستی که به همه زنهای اطرافش منظور بد دارد و این سری خیلی گند وحشتناکی هم بالا آورد. حالا شما بیا و مردانگی کن و از این به بعد هر وقت مرا دیدی یواشکی چشمک بزن من هم برای تو بشکن میزنم و دوتایی کیف میکنیم!
اصغرجان،
دیگر مزاحم وقت عزیزت نمیشوم فقط از طرف من به این سینما گرهای خودتان بگو یک خورده رعایت کنند چون اخیراً خیلی فیلمهای شما مبتذل شده و ما در خانه وقتی بچه ها بیدار هستند اصلا نمیتوانیم فیلمهای سینمای ایران را نگاه کنیم چون خیلی بدآموزی دارد و هرکی به هرکی شده است.. البته من برای بازیگران شما احترام خاصی قایل هستم و شما خیلی هنرمندان با برکتی دارید مثلا یادم میآید مدتی که توی سومالی بودیم خیلی از مردم وقتی بازیگر زن شما که آمده بود آنجا را تماشا می کردند گرسنگی از یادشان می رفت و این خیلی برای مردم قحطی زده آنجا با برکت بود.
اصغرم،
این نامه را وقتی در هواپیما بودم برای تو نوشتم و الان آن را به همراه یک شعر به تو تقدیم میکنم امیدوارم که خوشت بیاید.
الا اصغر که چشم شور داری
از این فیلم ساختنت منظور داری
بکن اون چشمای نازت رو درویش
اگر که فکرای ناجور داری
دوستدار تو آنجلیا جولی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ