Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
بی تو مهتاب شبی باز از آن
کوچه ...
کوچه خاطره ها ، با تو
و خیال تو ، تا خود ترانه ها...
یاد باد روزهای بیقراری ، تا
غروب ملتهب ، تا شب نم نم باران ، تا لب پنجره دلتنگی ...
یاد باد لحظه های بی تو ،
زیر باران ، تنهای تنها ، با خیالت تا خود شعر....!
با تو تا انتهای رویایی
سبز ـ درون دشت عشق ... تا سرابی ناب !! سرابی ناز !!
مست ِ تو این کوچه ها را
رفته ام .... بی تو باز آمده ام....
تو نبودی امّا تا ببینی به چه حالی ، با چه دردی ،
بی تو تنها می شدم ......
کوچه های پر از خاطره را
شبهای طولانی ، تنهای تنها باز آمدم !
همه جا عطر تو بود....یاد تو
بود ، طرح لبخند تماشایی تو بر تمام دیوار ها افتاده بود ...
همه جا اسم تو بود و تو باز
هم نبودی.... نبودی !!
و نیستی ........
و حقیقت همین دوسه کلمه
بیشتر نیست : تو دیگر نیستی!!
و من غرق در تمام آنروزها
خیره به راه مانده ام
خیره به آن کوچه ، به آن
پنجره بی تو
تا که از دری یا روزنه ای یا
هرچه که هست نمایان شوی و
به رویا بخوانی ام که بیا...
یک رویای خیس ِ پاییزی ....
خدایا شاکرم از تو که هر گاه به انتها رسیدم گوشه ای از
مهربانیت را برایم فرستادی
/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
{mso-style-name:"Table Normal";
mso-style-parent:"";
line-height:115%;
font-size:11.0pt;
font-family:"Calibri","sans-serif";
mso-fareast-font-family:"Times New Roman";}
لیست کل یادداشت های این وبلاگ