یکشنبه 92 مهر 21 , ساعت 5:12 عصر
دیروز تو آموزشگاه اتفاق باحالی ک افتاد این بود ک اولا رفتم ب رییس گفتم حقوق بالاتر بده من این همه کار میکنم ترم بالا بالا دادی بهم..یارو نه گذاش نه ورداش گف: شما فعلا تلاشتو بکن..بچه ها بگن ما وا3 ترم بعدم همینو میخایم اونوقت باشه...تو دلم گفتم تو روحت...و رفتم سر کلاس...
گیرم آورده میمون...
اتفاق دوم این بود ک ی کلاس تربیت تیچر ک اون آقاهه داشته جلسه آخرش مونده و ب من گفتن ک برم وا3 جلسه آخر و امتحان....
دیروز ب داداش میگفتم دعا کن من اینجا کارم درست شه...میخندید..خخخخخخخ
ینی کجاش خنده داره...مگه نمیشه ک بشه؟!؟!؟
نوشته شده توسط زیبا | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ