سه شنبه 92 مهر 30 , ساعت 12:51 عصر
پاییز شده چرا من هنوز دپرسم؟
کاش کمی بارون بیاد درام از این حال بی حال بی خود
دیشب حس میکردم خوش ب حال برگ زردی ک مچاله شدم بود و از رو درخت اروم نشست کف خیابون و زیر پای یه عابر له شد
حس کردم راحت شده-دوباره نق نقو شدم
همه چی خوبه فقط دلتنگم
اخه هیچی مثل دلتنگی نیست
منو این عقربه ها هم دردیم
ساعتا از سر هم رد میشن ما فقط میریم و بر میگردیم
نوشته شده توسط زیبا | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ