سلام خوبید...ببخشید که نمیام نظر بزارم ولی میخونمتون منتها چون نت این ماهم خییییلی کم ازش مونده واسه همین کم میاد ولی به خدا خوندمتون....

بچه ها میدونید که من شاغل تشریف دارم...و اینکه خیلی کم برای خودم زمان دارم و چون محل کارم دوره خیلی کم وقت استراحت دارم...اینو داشته باشید!

همسری کارش جوریه که تایم برگشتنش هیچیش معلوم نیست.یعنی صبح میریم دیگه اومدنش با خداست یا بامن میاد(خیلی به ندرت اتفاق می افته)یا مثلا 8 میاد یا 9 میاد یا 10 میاد یا...الی 12ُیا 1...

بعد یه هو میبینی 12 میزنگه میگه کارم طول کشید دیگه صرف نمیکنه برگردم میمونم...بیچاره کارش خیلی زیاده و اکثر اوقات خسته است ولی چه میشه کرد کار کجا بود الان...

هیچی دیگه منم اگر خونه بابام باشم که هیچی به ادامه خوابم ادامه میدم اگر هم خونه خودمون باشم(که خونه خودمون میترسم وقتی کسی نیست بخوابم تهنا حتی بین ساعت7تا 11 شب و منتظرمیمونم همسری بیاد بعد بخوابیم)مجبورم اون ساعت شب زنگ بزنم بابام بیاد دنبالم برم خونشون حالا بیچاره ممکنه حتی خواب باشه!!

واسه همین من روم نمیشه هرشب برم اونجا چون اونجا هم که باشیم مثلا ساعت12 بیاد من از خواب بیدار میشمو حاظر میشم که بریم خونه خودمون(به خاطر ماشینمون چون پارگینگ بابام ایناا جا برای ماشین ما نداره و کوچه هم خطری بزاریمش)با اینکه سعی میکنم اصلا سرو صدا نکنم که بیدار نشن ولی بازم بالاخره خواب زده شون میکنم...اونا هیچی نمیگن ولی من خودم خجالت میکشمو عذاب وجدان دارم...

خولاصه!اینکه داستانی دارم من با این دیر اومدنو و بی برنامگی کاری همسری...

اگر همسرتون حتی ساعت 9 شب خونه است قدرشو بدونید.

باور کنید اصن مریض شدم از کم خوابی...صبح ها هم مجبورم   ساعت 5:45 بیدار بشم چون اتوبان خیلی شلوغه و همش ترافیکه وگرنه راه زیادی نیست که!

من باید تایم خوابم منظم باشه تا بتونم سرحال باشمو و کارامو بکنم اما اینجوری خیلی کم شده خوابم...کمتر از 7 ساعت...کاشکی نمیترسیدم میتونستم بدون همسری بخوابم ..آخه حتی شبائی هم که 11 میاد من میترسم مثلا 7 که میرسم تا 8 بخوابم....

خیلی ترسوئم نه؟

تی شرت محرم طرح عرشیا



تی شرت محرم (طرح عرشیان)

تی شرت محرم، یک تیشرت فوق العاده شیک و زیبا

برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی ...

با کیفیت استثنایی و چاپ عالی

برای اولین بار در ایران

با خرید تی شرت محرم به عزاداری امسال متفاوت ظاهر شوید

پرسیدند : دوستش داری ؟

گفتم : دنیای من است

گفتند : دوستت دارد ؟

گفتم : تنها سوال من است