اگر دری میان ما بود
میکوفتم
درهم میکوفتم
اگر میان ما دیواری بود
بالا میرفتم پایین میآمدم
فرو میریختم
اگر کوه بود ، دریا بود
پا میگذاشتم
بر نقشهی جهان و
نقشهای دیگر میکشیدم
اما میان ما هیچ نیست
هیچ
و تنها با هیچ
هیچ کاری نمیشود کرد!
شهاب مقربین
امروز آخرین روزیه که انتظارت رو میکشم، برا این اینجام که نمیخوام با خاطره تلخ برم. میخوام برگردی و از حرفایی که زدی دفاع کنی.
از 12 تا 7 منتظرم ... دوستت دارم
یارو میگم از اینجا چه طوری میشه برم میدون ونک؟
باید بپرسی!
گفتم: به نظرت من الان دارم لباس میشورم؟
گهی زین به پشت و گهی پشت به
آخه...
ایرونی بازی...
ادامه مطلب...
پُستــ هـای خَنـ ـدِه دار میزاری...
آهنگــ هآی شـ ـاد گـوش میکنـی...
یه مُدَت ادآمـ ـه میدی....
وَلــی...!
خیلی زود کَـم میآری...
دوبآره آلبــوم آهنگـآی همیشگیتــو پــلِــی میکنی ،
و به اندازه ی تمــوم اون مدتی که خودتـو نگــه دآشتی و تظاهُــر کردی
گــریـــه میکنی...!
پ ن:کسی میدونه چرا یه وبلاگ,
دیگه تو لیست آخرین وبلاگ های بروز شده بلاگفا نمیاد و باید چیکار کرد؟؟؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ